{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
imposed war
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
جنگ تحمیلی
معنی imposed war, معنی هوحخسثی صشق, معنی imposed war, معنی اصطلاح imposed war, معادل imposed war, imposed war چی میشه؟, imposed war یعنی چی؟, imposed war synonym, imposed war definition,
معنی pointwise operation
,
ترجمه pointwise operation
به فارسی,
معنی ارگاسم
,
ترجمه ارگاسم
به فارسی,
معنی process
,
ترجمه process
به فارسی,
معنی (diova، nuhs) اجتناب کردن
,
ترجمه (diova، nuhs) اجتناب کردن
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی